جدول جو
جدول جو

معنی چائی چی - جستجوی لغت در جدول جو

چائی چی
رجوع به ’چای چی’ شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گاری چی
تصویر گاری چی
رانندۀ گاری از وسایل نقلیه با گردونۀ دوچرخه یا چهار چرخه که به اسب یا الاغ می بندند و بیشتر برای باربری از آن استفاده می کنند
فرهنگ فارسی عمید
دهی است از دهستان خالصه بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان، واقع در 18هزارگزی باختر کرمانشاه و جنوب راه فرعی سراب به نیلوفر، دشت، سردسیر دارای 306 سکنه کردی و فارسی زبان، آب آن از چشمه، محصول آنجا غلات دیمی و لبنیات، شغل اهالی آنجا زراعت، راه آن مالروست و تابستان بدانجا اتومبیل میتوان برد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
چای پز، چای فروش، قهوه چی
لغت نامه دهخدا
(دَ)
آنکه یا آنچه مستعد چائیدن است
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
سرماخوردگی. زکام. ضؤد. قطاع. چایمان، سخت سردشدگی
لغت نامه دهخدا
کسی که گاری میراند، دارندۀ گاری، آنکه با گاری اشیاء را حمل کند
لغت نامه دهخدا
تصویری از گاری چی
تصویر گاری چی
کسی که گاری را میراند آنکه بوسیله گاری اشیا را حمل کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چاپ چی
تصویر چاپ چی
چاپ کننده، کارگر چاپ خانه
فرهنگ فارسی معین
چگونه کسی، چگونه چیزی
فرهنگ گویش مازندرانی
چگونه کسی، چگونه چیزی
فرهنگ گویش مازندرانی
چه چیز
فرهنگ گویش مازندرانی